
۱۳۸۸/۹/۲
" ققنوس ارومیه " تریبون دانشجویان معترض دانشگاه ارومیه
۱۳۸۸/۸/۳۰
دروغگو ، 63 درصدت کو ؟!



۱۳۸۸/۸/۲۴
داستان عکسی از آیت الله عرب باغی تا تلاش برخی برای انکار گذشته شان !

۱۳۸۸/۸/۱۸
فرزند یک روحانی سرشناس ارومیه در زندان !
۱۳۸۸/۸/۱۳
گزارشی از تظاهرات 13 آبان



۱۳۸۸/۸/۱۲
13 آبان سبز
درخواست روزنامه نگاران آذربایجان غربی : ضرب و شتم خبرنگاران را پایان دهید
جمعی از روزنامه نگاران آذربایجان غربی با ارسال نامه ای به استاندار جدید این استان ضمن اعتراض به ضرب و شتم یکی از روزنامه نگاران توسط ماموران انتظامی مستقر در استانداری خواستار برخورد با عوامل این حادثه شدند .
جناب آقای وحید جلال زاده
استاندار آذربایجان غربی
با سلام
اولین روز کاری جنابعالی به عنوان استاندار جدید آذربایجان غربی همزمان شد با ضرب و شتم یک عضو جامعه رسانه ای استان آن هم توسط ماموران انتظامی مستقر در استانداری .
در جهانی که با یک کلیک کردن حتی می توان تعداد موزاییک های حیاط منزل استاندار را از طریق ماهواره و اینترنت شمرد و مشاهده کرد، یک روزنامه نگار به بهانه واهی عکاسی از پارچه نوشته های تبریک نصب شده مقابل ساختمان استانداری از سوی ماموران انتظامی استانداری مورد ضرب و شتم شدید قرار می گیرد که جای بسی تاسف است .
ضرب و شتم روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان در این استان مسبوق به سابقه است و البته تاسف بارتر اینکه هیچگاه با ضاربان و آمران این حوادث نه تنها برخوردی نشده است که برخی مسوولان دولتی نیز در تلاش برای محکوم کردن روزنامه نگاران برآمده اند !
در ماجرای مضروب ساختن یکی از همکارانمان در اولین روز کاری جنابعالی مقابل استانداری نیز متاسفانه یکی از مسوولان استانداری با اقدامی شرم آور در تلاش برآمد با اتهاماتی واهی و مضحک نه تنها عاملان این حادثه را تبرئه که همکار مضروبمان را اغتشاشگر، آشوبگر و بر هم زننده نظم عمومی معرفی و مقدمات محکومیت وی در دادگاه را فراهم آورد و البته تاکنون نتوانسته است توضیح دهد که عکس گرفتن از چند پارچه نوشته چگونه می تواند مصداق آشوب و اغتشاشگری باشد !
جناب آقای جلال زاده !
امضا کنندگان این نامه به عنوان جمعی از روزنامه نگاران استان آذربایجان غربی از شما انتظار دارند از آنجایی که اتفاق ناگوار در مجموعه تحت مدیریت شما در اولین روز کاریتان اتفاق افتاده است ،
1- هر چه سریعتر برخورد قاطع و قانونی با عاملان و آمران ضرب و شتم همکارمان صورت پذیرد .
2- خسارت های وارده معنوی و مادی به همکار مضروبمان به نحو مقتضی جبران شود .
3- با اتخاذ تدابیر لازم، زمینه های بروز حوادثی مشابه برچیده شود تا حرمت قلم و رسانه در این استان محفوظ بماند .
ما هر چند مسوولیت این حادثه را بدواً متوجه شما نمی دانیم اما قطعا این واقعه غم انگیز، آزمونی برای شما تلقی می شود که امیدواریم از آن مساله سربلند بیرون آیید .
رضوان آیرملویی - محمد صادق امجدی - سعید پورحیدر - مهرداد تبریزی - اسماعیل جوادی - قنبر حاجی وند - امیر خالقی نژاد - محمد علی خالقی نژاد - اکبر رفاهی - پیمان رزمخواه - اسفندیار سپهری نیا - ایرج سلیمانزاده - حامد عطایی - جعفر محمدی - رحمان نریمانی - مدیر مسوول و کارکنان نشریه فردای ما- مدیر مسوول و کارکنان نشریه ارمغان آذربایجان
۱۳۸۸/۸/۱۱
ضرب و شتم یک روزنامه نگار دیگر در ارومیه
ماجرا از آنجا اغاز شد که یکی از خبرنگاران ارومیه ای با تلفن همراهش مشغول عکسبرداری از ده ها پارچه نوشته تبریک برای استاندار جدید آذربایجان غربی بود که ناگهان مأموران مستقر در استانداری به سمت وی رفته و پس از مشاجره لفظی او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند .
ماموران به کتک زدن وی در پیاده روی مقابل استانداری بسنده نکرده و با کشاندن این خبرنگار به داخل محوطه استانداری ، به ضرب و شتم جمعی وی ادامه دادند .
ماموران انتظامی مستقر در استانداری در حالی این روزنامه نگار را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دارند که هیچ تابلوی "عکسبرداری ممنوع" در مقابل ساختمان استانداری وجود ندارد و نمای بیرونی ساختمان نیز در معرض دید هزاران عابری قرار دارد که هر روز از مقابل استانداری در رفت و آمد هستند .
این خبرنگار پس از این ماجرا از ماموران خاطی به دادگاه شکایت کرد و جالب آنکه خود به ایجاد بلوا، آشوب و اغتشاش متهم شد و البته تبرئه گردید !
متهم کنندگان توضیح ندادند که عکس گرفتن از چندپارچه نوشتن ، آن هم در معبر عام ، چگونه می تواند مصداق اغتشاش گری باشد؟!
جالب اینجاست که بعد از این ماجرا ، پارچه نوشته های مقابل استانداری جمع اوری شدند .
اینک جامعه خبری منتظر است تا ببیند استاندار جدید آذربایجان غربی در قبال ضرب و شتم این روزنامه نگار در مقابل ساختمان استانداری چه واکنشی از خود نشان خواهد داد ؟
همچنین آیا مقامات انتظامی در قبال عملکرد غیرانسانی ماموران خود عذرخواهی خواهند کرد یا خیر ؟
فرماندار شهرستان تکاب که گویا از گزارش های این خبرنگار از معضلات شهر به تنگ آمده بود با ارسال نامه ای به ادارات مختلف این شهرستان خواستار عدم همکاری ادارات با خبرنگار مذکور شده بود .
۱۳۸۸/۸/۹
۱۳۸۸/۸/۷
با هربار کلیک کردن کودگی را از گرسنگی نجات دهیم

سخنی با استاندار جدید آذربایجان غربی
گسترش موج سبز به مدارس

۱۳۸۸/۸/۳
هاله نور پوششی برای پنهان کردن محتویات داخل جمجمه !
۱۳۸۸/۸/۲
خبرنگاران چاقو کش !
محافظان مهدی کروبی برای مقابله با حمله اوباش وابسته به رجانیوز و خبرگزاری فارس مجبور به شلیک هوایی شدند .
بازداشت یک فعال رسانه ای چاقو بدست در جریان حمله به کروبی / عصر ایران
۱۳۸۸/۷/۲۷
با کشیده شدن انتخابات افغانستان به دور دوم ، احمدی نژاد ضایع شد !

تجمع سبزها در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات
مادر شهید ندا آقا سلطان : ندا شهید راه مردم است نه حکومت

چند روز پیش مسعود زریبافان ، رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به موضوع شهادت ندا آقا سلطان اینگونه گفت : " درصورتیکه خانواده ندا آقا سلطان بپذیرند که دخترشان بر اثر دسیسه های دشمن کشته شده است میتوانند تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار گیرند "
اما مادر داغدار شهید ندا آقا سلطان به این اظهار نظر زریبافان واکنش نشان داده و میگوید : " دختر من کشته نشد که من از قبل آن به نان و نوایی برسم و حقوق ماهیانه بگیرم ، برایم اهمیتی ندارد که بنیاد شهید نام ندا را به عنوان شهید ثبت کند چراکه اگر علاقه ای به این کار داشتند عنوان شهید را از روی سنگ مزارش پاک نمیکردند . پول ماهیانه بنیاد ارزش یک تار موی ندا را ندارد ، ندا شهید راه مردم است نه شهید حکومت . ندا نزد مردم و خدا دارای مقام است و نیازی به شهید خواندن او از جانب بنیاد شهید نداریم و تنها خواسته ما معرفی قاتل اوست "
۱۳۸۸/۷/۲۱
بازداشت مشاور شیطان پرست یکی از مدیران کل آذربایجان غربی
بازداشت مشاور شیطان پرست یک مدیرکل / عصر ایران
۱۳۸۸/۷/۲۰
نگرانی از افزایش شعارنویسی روی اسکناس
۱۳۸۸/۷/۱۹
بهنود شجاعی اعدام شد
۱۳۸۸/۷/۱۸
برای 13 آبان تجربیات روز قدس را فراموش نکنیم
کمتر از یکماه دیگر 13 آبان روزی که جمهوری اسلامی آنرا " روز ملی مبارزه با استکبار " نام نهاده است فرا میرسد . طبق روال سی سال گذشته در این روز که متعلق به دانش آموزان و دانشجویان است در مقابل ساختمان سابق سفارت آمریکا در تهران تظاهراتی برگزار میشود ، از فردای کودتای انتخاباتی 22 خرداد برگزاری مراسمهایی از این دست به کابوسی برای حاکمیت تبدیل شده است که اولین آنرا در روز قدس شاهد بودیم .
حضور میلیونی جنبش سبز در راهپیمایی روز قدس و ناتوانی حاکمیت در برخورد جدی با معترضان در این روز دو موضوع را بخوبی به نمایش گذاشت . اول آنکه سبزها پس از مواجه شدن با آنهمه خشونت ، کشتار ، تجاوز ، سرکوب ، بگیر و ببند و مهمتر از همه مرور زمان نشان دادند که در بیان خواستهایشان همچون روزهای اول مصمم و استوار هستند و نه تنها سرکوب و جنایت که حتی گذشت زمان نیز در اراده آنان خلیلی ایجاد نکرده است .
اما موضوع دوم ناتوانی در برخورد با سبزهای معترض در مناسبتهای ملی است . گرچه خوش خیالی خواهد بود اگر تصور کنیم حاکمیت قدرت لازم را برای برخورد و سرکوب ندارد ، توان و اراده سرکوب وجود دارد اما شرایط ویژه چنین مناسبتهایی که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد باعث میشود تا نظام با احتیاط بیشتری با معترضان در چنین روزهایی مقابله کند و از همین رو سیاست تهدید حداکثری را تا ساعاتی قبل از برگزاری مراسم راهپیمایی در پیش میگیرد .
راهپیمایی روز قدس نشان داد که سیاست تهدید نه تنها جوابگو نیست بلکه به تحریک بیشتر معترضان نیز می انجامد ، عملی نشدن تهدیدات هم این موضوع را آشکار ساخت که نظام خود به خوبی بر هزینه بسیار زیاد برخورد با مردم در مناسبتهای ملی واقف است و به همین خاطر است که پس از برگزاری راهپیمایی روز قدس سیاست انکار در پیش گرفته شد و تمام رسانه های حامی کودتاچیان حداکثر تلاششان را بکار بستند تا حضور جنبش سبز در این راهپیمایی را کم اهمیت ، کم تعداد و غیرقابل توجه جلوه دهند .
از دیگر ویژگیهای بسیار مهم راهپیمایی روز قدس و حضور سبزها در آن آگاهی آندسته از افرادی بود که عمدتا از جنوب شهر و شهرستانهای اطراف به راهپیمایی آورده شده بودند ، آگاهی از زنده بودن جنبش سبز و شنیدن شعارهای آنان .
یکی از نقاط ضعف جنبش ، اطلاع رسانی به مردم جنوب شهر از فعالیتهای جنبش بود . اینترنت اصلی ترین وسیله ارتباطی و اطلاع رسانی معترضان است اما بنا به دلایل مختلفی ساکنان جنوب و حاشیه شهر کمتر از اینترنت برای آگاهی یافتن استفاده میکنند و به همین خاطر حضور سبزها در راهپیمایی روز قدس از حیث اطلاع رسانی مستقیم و بدون واسطه به مردمی که کمتر به این وسیله ارتباطی دسترسی دارند بسیار مهم بود . خیلی از ساکنان جنوب شهر که رسانه میلی مهمترین وسیله دریافت خبر برای آنان بود در روز قدس با چشم خود دیدند که این جنبش بر خلاف آنچه که از رسانه های حامی کودتاچیان منتشر میشود زنده است و پرشورتر از گذشته مطالبات خود را بی هیچ واهمه ای از حاکمیت مطرح میکنند ، در راهپیمایی روز قدس میشد به راحتی چهره متعجب راهپیمایان خارج از جنبش سبز را دید . دهها هزار نفر که بطور مستقیم راهپیمایی میلیونی سبزها در روز قدس را دیدند خود به سفرای اطلاع رسانی بی واسطه تبدیل شدند !
حال 13 آبان پیش رو است و جنبشی که تجربه گرانبهای راهپیمایی روز قدس را به همراه دارد و مهمتر از آن همراهی جنبش دانشجویی در این روز با جنبش سبز است . فرمانده نیروی انتظامی گفته است که جنبش سبز را حتی تا مرز آشوب تحمل خواهند کرد ! این اظهارات سردار احمدی مقدم اعترافی آشکار است به ناتوانی در سرکوب معترضان در روز 13 آبان . سبزها هم که نشان داده اند هیچگاه به دنبال آشوب نبوده و بصورت کاملا متمدنانه به طرح خواسته هایشان اقدام کردند و البته در 13 آبان نیز همچون روز قدس با راهپیمایی میلیونی خود چنین کرده اند .
برنامه ریزی و اطلاع رسانی مناسب میتواند حضور میلیونی دیگری را برای جنبش سبز رقم بزند . در برنامه ریزی نباید دچار احساسات شد ، طرح بدون مطالعه پیشنهاداتی که بیشتر جنبه احساسی دارد میتواند به جنبش لطمه وارد کرده و بهانه سرکوب را نیز به سرکوبگران بدهد .
مکان تجمع کاملا مشخص است ، خیابان طالقانی مقابل سفارت سابق آمریکا . در راهپیمایی روز قدس تمام تلاش حاکمیت بر این بود که گروهایی مختلف راهپیمایان سبز که از مسیرهای مختلف به سمت دانشگاه تهران در حرکت بودند به یکدیگر متصل نشوند و البته تا حدودی نیز موفق شدند . بخشی از سبزها که که از میدان هفت تیر به سمت دانشگاه در حرکت بودند نتوانستند خود را به دیگر دوستانشان که از میدان آزادی به سمت دانشگاه در حرکت بودند رسانده و گروهی بسیار عظیم را تشکیل دهند .
از این تجربه باید برای 13 آبان استفاده کرده و طوری برنامه ریزی کرد که راهپیمایان سبز در مکانی مشخص به یکدیگر برسند .
فقط کافیست نقشه تهران را مقابلمان بگذاریم و کمی هم فکر کنیم . مطمئن باشید دهها پیشنهاد به ذهنمان خواهد رسید .
۱۳۸۸/۷/۱۵
۱۳۸۸/۷/۱۴
بازهم اسباب کشی به آدرسی جدید
در کمتر از یکماه پنج وبلاگم فیلتر شد
۱۳۸۸/۷/۸
همزمان با اعتراضات دانشجویی ، خیابانهای تهران بار دیگر پادگان شد !
۱۳۸۸/۷/۷
چهارمین وبلاگم هم فیلتر شد
محاکمه سرپایی تمشاگران متخلف در ورزشگاه آزادی

سال تحصیلی جدید با اعتراض دانشجویان آغاز شد
۱۳۸۸/۷/۵
بازهم فیلتر شدم
راه سبز امید و آذربایجان
آذربایجان باید بتوان با تشخیص اولویت به طی طریق بپردازد . اولویت اتمام استبداد است. این استبداد است که آگاهی ایجاد نموده برای گرفتن حقوق دیگران آگاهی کاذب غیر انسانی مستبدین به یکسان زنان ملل و کارگران را از حقوق خود جدا می نماید . اولویت آذربایجان باید ایجاد وضعیتی انسانی باشد . در اینجاست که اگرچه مشکل جزئی و مختص به جنبش است اما راه حل آن راه حل همه جنبش هایی است که به دنبال حقوق خود می گردند .
همه جنبش های انضمامی می توانند با متحد شدن نیروی خود را چند برابر نمایند. زیرا همه جنبش ها به دنبال حقوق خویش هستند و حقوق همه آنها بهره مندی از حقوقی انسانی است . اتحاد بر حول این حقوق است که می تواند نشان دهد همه جنبش ها به واقع حقوق انسانی را دریافته اند و حاضرند برای تحقق آن نیرو بگذارند و متحد شوند. تحرکات آذربایجان دادن انرژی و گرفتن انرژی از نیروی انسانی ضد استبداد خواهد بود . این انسان است که می تواند با همراهی همنوعان و مصادیق خود را به واقعیت تحمیل نماید. "راه سبز امید" این را چه قبل و چه بعد از انتخابات نشان داد. بیانیه های آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در این راستا میتوان ارزیابی نمود. این انسان ها بودند که فارغ از ممیزات شگرف خود به داد هم رسیده بودند. همین اتحاد را می توان در دوره قبل از انتخابات دید. دوره ای که دیدیم چگونه و چه سان همه به یک سو می رفتند .
عدم همراهی با "رسا" می تواند عدم همراهی با انسانیت قلمداد گردد چه، این انسان است که شکنجه و غارت می شود و کسی که نمی توان با هم بند و هم زنجیرش به مفاهمه رسیده و احساس درد مشترک داشته باشد نمی تواند اساسا برای خود نیز کاری نماید .
شایسته است ضمن همراهی با حداقل های تئوریک بین جریان های مدنی و اشتراکات حداکثرهای انسانی برای انسانیت بکوشیم . قبل از انتخابات نیز با یاری آذربایجان و ترک ها در سراسر ایران بود که موج سبز چنین طوفانی شد . اکنون نیز نه آذربایجان بلکه همه جنبش های حقوق محور و مدنی باید بکوشند تا از طرق مدنی و تکیه بر اشتراکات برای ایجاد جهانی انسانی نیروی خود را در اختیار هم قرا دهند .
۱۳۸۸/۷/۴
سلاح و مشروبات الکلی چگونه به ایران قاچاق میشود ؟
۱۳۸۸/۷/۲
همانقدر که خاتمی برایمان آبرو خریده بود این یکی حیثیتمان را برد
یادش بخیر سال وقتی سید محمد خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد و به نمایندگی از ملت ایران پیشنهاد نامگذاری سال 2001 را به عنوان سال گفتگوی تمدنها مطرح کرد و این پیشنهاد به تصویب رسید . هفت سال از آن موقع میگذرد و محمود احمدی نژاد ، رییس دولت کودتا در پنجمین سفرش به سازمان ملل بار دیگر سرافکندگی ایرانیان را باعث شد .
وقتی هم از سفر برگردد مقابل دوربینها ژست گرفته و اینگونه خواهد گفت : " سفر موفقیت آمیزی داشتیم ... "
۱۳۸۸/۶/۳۰
خداحافظ بلاگفا
این موضوع یکطرف و از دسترس خارج شدن بلاگفا در روزهای خاص هم یکطرف . در ایام انتخابات ، راهپیمایی روز قدس ، به هنگام اعلام نتایج انتخابات و خلاصه اطلاع رسانی در روزهایی که زیاد به مذاق حاکمیت خوش نمی آید ناگهان مدیریت بلاگفا یادش می افتد و یا به یادش می اندازند که باید تغییراتی در سایت ایجاد کند و در نهایت اختلال چند روزه در سایت !
در بلاگفا احساس آزادی از آدم سلب میشود وقتی در این روزها میبینی شخص دیگری برایت تصمیم میگیرد که بنویسی یا نه ! گرچه وبلاگ نویسی فارسی خیلی مدیون بلاگفا است اما خارج از دسترس بودن سایت در روزهای حساس کافی است تا هر بلاگری را را رنجانده و شعورش را لگد مال ببیند ، بماند ایرادات فنی دیگر این سایت . به هر حال بلاگفا را با همه خاطرات خوب و بدش ترک و به اینجا اسباب کشی میکنم ، حداقل خیالم راحت است که اگر برای بار سوم هم فیلتر شدم آرشیو نوشته هایم را از دست نمیدهم .










