۱۳۸۸/۸/۹

8/8/88


چه روز خوبی بود 8/8/88 . تولد امام رضا ( ع ) و اولین سالگرد تولد " پرتو " دختر نازنینم

۱۳۸۸/۸/۷

با هربار کلیک کردن کودگی را از گرسنگی نجات دهیم



چندی پیش سازمان ملل متحد حرکت جدید و جالبی را برای کمک به کودکان فقیر و گرسنه جهان شروع کرد که بر اساس آن به ازای هر کلیک روی سایتی که این سازمان معرفی کرده است به یک کودک گرسنه در جهان یک وعده غذای رایگان میرسد .

کمپانیهای اسپانسر به ازای هر کلیک روی بخش زرد رنگ بالای این سایت هزینه یک وعده غذای رایگان به هرکودک را تامین میکنند . این کار کمتر از یک دقیقه وقت ما را خواهد گرفت اما با هر بار کلیک کردن یک کودک را از گرسنگی نجات میدهیم .

آدرس سایت : http://thehungersite.com

سخنی با استاندار جدید آذربایجان غربی

عجب حکایتی است دست و پا زدن برخی سیاسیون در ارومیه برای سنجاق کردن خود به وحید جلال زاده استاندار جدید آذربایجان غربی . هرکسی از ظن خود میشود یار او ! آقایی نماینده سلماس در جلسه حزب موتلفه داستانی تعریف میکند از چگونگی انتصاب جلال زاده به عنوان استاندار و در آن جلسه طوری صحبت میکند که تو گویی اگر نبود سفارش او به احمدی نژاد جلال زاده استاندار نمیشد و یا حداقل آمدنش به تعویق می افتاد .
صادق دین پرست ( پسرخاله رحیم قربانی استاندار سابق ) هم برای اینکه از قافله عقب نماند به فکر راه اندازی کمیته استقبال از استاندار جدید افتاد تا با ردیف کردن مردمی که شاید اولین بار است نام استاندار جدید را میشنودند ، در مقابل فرودگاه و خیابانهای شهر به نام استقبال مردمی ، خودی نشان دهد .
یکی دو سایت و وبلاگ هم مجیزگویی را به حد اعلاء رساندند ، یکی از موبایل ارزان قیمت حاج وحید عکسی گرفت و اوج ساده زیستی او را به رخ کشید و دیگری عکس و گزارشی منتشر کرد از استقبال " خودجوش " مردمی از استاندار جدید اما روی اتوبوس مستقبلین نوشته شده بود " ستاد استقبال فلان شهرستان " ! بالاخره نفهمیدیم این چه حرکت خودجوشی است که برایش ستاد راه اندازی میکنند و کمیته تشکیل میدهند ؟
در این میان اما آش ماجرا آنقدر شور شد که یکی از حزب موتلفه صدایش در آمد و گفت : " ... یک تعداد ستادهایی تشکیل شده و دارند تلاش میکنند استاندار را کانالیزه کنند و به او خط بدهند . اگر این خط دادندها و کانالیزه کردنها ادامه یابد بین سیاسیون و نمایندگان اختلاف بوجود آمده و کتکش را همه مان خواهیم خورد و استان عقب خواهد ماند "
یادم است چهارسال پیش در چنین روزهایی که رحیم قربانی تازه استاندار شده بود خیلی ها دور و برش را پرکرده بودند ، یکی " پوشه بدست " میگشت ، برای این آن پرونده درست میکرد و فرماندار ، بخشدار و مدیرکل انتخاب میکرد . چند نفری هم موقع اذان ظهر که میشد ادارات خود را رها کرده و برای اقامه نماز جماعت به نمازخانه استانداری می آمدند . دهها نفر را میدیدی که همه شان به زور در صف اول خود را جاداده بودند ، قربانی و یا بیژن ذبیحی را که میدیدند چنان " الله و اکبر " و " سبحان الله " میگفتند که گوش فلک را کر میکرد . اما کسی نبود از آنها بپرسد که مگر اداره ای که در آن بودید نمازخانه نداشت که برای نماز ظهر به استانداری می آیید ؟ البته خیلی هایشان بعدها پست گرفتند و دیگر در نمازخانه استانداری پیدایشان نشد !!
اما موضوع دیگری است که برایم جالب بود و آن اینکه چرا خیلی ها در نوشته ها و اظهارنظرهایشان مدام تاکید میکنند که وحید جلال زاده را حسنی امام جمعه ارومیه به محمود احمدی نژاد معرفی کرد ؟ برخی با تکرار مکرر این موضوع دنبال چه سهمی از استاندار جدید هستند ؟ گرچه شاید جلال زاده هم یکی از گزینه های معرفی شده از سوی امام جمعه برای تصدی پست استانداری بود اما برکسی پوشیده نیست تلاشهای وافر وی برای تحمیل یکی از نمایندگان اسبق مجلس به عنوان گزینه اصلی مدنظر خود .
بعضی ها هم محافل شبانه شان را فعالتر کرده اند ، در جلسات خصوصی شان بخشدار ، فرماندار و مدیرکل انتخاب میکنند . جلال زاده هم اگر به حرفشان گوش داد آدم خوبی است وگرنه خوب بلدند چگونه زیر پایش را خالی کنند .
خیلی ها گفتند رحیم قربانی ، استاندار سابق در تصمیم گیری و عزل و نصبها تحت تاثیر معدود اطرافیانش بود و نتیجه اش هم همان شد که دیدیم ، اما ایکاش استاندار جدید به " تور " این معدود افراد که اکنون دندان برای حکم ریاست و معاونتی تیز کرده اند نیفتد ، لااقل به تور هم اگر افتاد به تور افرادی دلسوز ، دانا و کارآمد بیفتد .
من اگر جای وحید جلال زاده بودم تمام هزینه های " ستادهای استقبال " که بعضی راه انداخته بودند را از جیبم میدادم تا دیگر مدیون آنها نباشم !!

گسترش موج سبز به مدارس


چند روز پیش انتخابات شورای دانش آموزی در بسیاری از مدارس مقطع راهنمایی و متوسطه سراسر کشور برگزار شد . قرار بود دانش آموزان مدارس در این انتخابات به همشاگردیهایشان جهت حضور در شورای دانش آموزی که نامزد انتخابات بودند رای دهند اما اتفاقی جالب در بسیاری از مدارس کشور افتاد که در نوع خود جالب بود .


مدرسه راهنمایی امام رضا (ع) وابسته به آستان قدس رضوی در مشهد یکی از مدارسی بود که در آن انتخابات برگزار شد . انتخاباتی که بهت و تعجب مربیان و مدیران مدرسه را بر انگیخت . 452 نفر از 598 شاگرد این مدرسه که در انتخابات شرکت کرده بودند بجای آنکه به نامزدهای انتخابات در مدرسه شان رای دهند نام میرحسین موسوی را روی برگه های رای نوشته بودند .


در مدارس تهران نیز چنین اتفاقی تکرار شد . میر محمد موسوی از دانش آموزان دبیرستان البرز در تهران یکی از نامزدهای انتخابات دانش آموزی بود . تشابه نام او با میرحسین موسوی باعث شد تا رای اول را به خود اختصاص دهد بطوریکه اختلاف آرای او با نفر دوم بیش از یکصد رای بود .


در دبیرستان شهید نیلفروش زاده اصفهان نیز اتفاق مشابهی افتاد . یکی از دانش آموزان این مدرسه که برای انتخابات داوطلب شده بود رنگ سبز را به عنوان نماد انتخاباتی خود برگزیده بود و همین باعث شد تا او با اختلاف بسیار زیاد از نفرات بعدی خود رای اول را به خود اختصاص دهد .


از برخی مدارس تهران و دیگر مراکز استانها نیز اخبار مشابهی منتشر شد . این اخبار نگرانی مسئولان از گسترش موج سبز به مدارس را موجب شده است . با نزدیک شدن به راهپیمایی سیزده آبان و تدارک جنبش سبز برای حضور در این راهپیمایی ها و احتمال پیوستن دانش آموزان به جنبش مردمی و دانشجویان نیز از دیگر نگرانیهای مسئولان دولتی است . خبرهایی از احتمال تعطیلی مدارس در آستانه راهپیمایی 13 آبان به بهانه جلوگیری از شیوع آنفولانزای نوع A نیز منتشر شده است . از سوی دیگر یکی از فرماندهان سپاه نیز اعلام کرد که برای راهپیمایی 13 آبان درصدد ساماندهی سه میلیون دانش آموز و دانشجوی بسیجی برای حضور در این راهپیمایی هستند .

۱۳۸۸/۸/۳

هاله نور پوششی برای پنهان کردن محتویات داخل جمجمه !

عصر دیروز در غرفه عصرایران نشسته بودم که یکی از خبرنگاران رجانیوز با عصبانیت به غرفه آمدذ و شروع کرد و به داد و هوار که چرا نوشته ایم یک خبرنگار چاقو بدست در جریان حمله به کروبی بازداشت شده است ؟
عصر ایران اسمی از آن خبرنگار و رسانه اش را نیاورده بود اما نمیدانم چرا رجانیوزیها به خودشان گرفته بودند . از او پرسیدم تو به چه حقی به کروبی حمله کردی ؟ پاسخ داد : کروبی به نظام توهین کرده است و ما هروقت دلمان بخواهد هرکسی را بخواهیم از نمایشگاه بیرون میکنیم .
گفتم : مگه کشور قانون ندارد ؟ اینکه نمیشود هرکسی هرکاری دلش خواست بکند .
عصبانی شده و گفت : هرکاری دلمان بخواهد میکنیم ، اگر محافظان کروبی هم اسلحه نمیکشیدند حتما او را میکشتیم .
به او گفتم : احمدی نژاد چهارسال است به شعور مردم توهین میکند و این آخری هم که مردم را خس و خاشاک نامید ، پس اگر احمدی نژاد هم به نمایشگاه بیاید من حق دارم او را بیرون کنم ؟
گفت : اگر توهین کرده باشد باید توسط قانون مجازات شود .
خندیدم و گفتم : عجب ! شما هر غلطی دلتان خواست بکنید به ما که میرسید باید قانونمند باشیم ؟
خیلی از این شاخه به آن شاخه میپرید ، گفت : درمقابل شعار مرگ بر دیکتاتور شما ماهم هرکاری خواستیم میکنیم .
به او گفتم : مگر مرگ بر دیکتاتور شعار بدی است ؟
پرسید شما منظورتان از دیکتاتور کیست ؟
ویژگیهای دیکتاتور را برایش توصیف کردم ، عصبانی شد و شروع کرد به داد و هوار کشیدن ، ضربه ای به سینه ام زد .
گفتم شما میخواهید هم نقش شعبان بی مخ را بازی کنید و هم صوراسرافیل باشید و هم دهخدا ، اما نه شعبان بی مخ هستید و نه صوراسرافیل . چند بار به موسوی و کروبی حمله کردید اما هیچ غلطی نتوانستید بکنید ، وضعیتتان در میان رسانه ها هم که معلوم است !
پیشنهاد کردم که به جای فعالیت در سایت در خیابان سنگربندی کنند .
دیروز واقعا دچار حالت تهوع شده بودم پس از بحث با رجانیوزیها ، تازه اینها قلم بدستان و به عبارتی روشنفکران این جریان هستند .
دوستی میگفت : اینها را که دیدی سایز کوچکی هستند از وزیر ، وکیل و روسای فعلی . همه شان تفکراتشان همین است و هاله نور هم پوششی برای مخفی کردن محتویات داخل سرشان است !!!
نیروهای امنیتی دیروز مانع از ورود میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی به نمایشگاه مطبوعات شدند . چهره نمایشگاه مطبوعات هم کاملا امنیتی بود . قرار بود موسوی و خاتمی به نمایشگاه بیایند ، همین باعث شده بود هزاران نفر از مردم و صدها لباس شخصی در نمایشگاه حاضر شوند .

۱۳۸۸/۸/۲

خبرنگاران چاقو کش !

یک هفته پس از آنکه صفار هرندی ، وزیر ارشاد دولت نهم با پرتاب لنگه کفشی از سوی دانشجویان در دانشگاه تهران مورد استقبال قرار گرفت کودتاچیان برای تلافی اعتراض دانشجویان لنگه کفشی را به سوی مهدی کروبی در نمایشگاه مطبوعات پرتاب کردند .
مهدی کروبی که برای بازدید از نمایشگاه مطبوعات به مصلی تهران رفته بود با حمله اوباش وابسته به خبرگزاری فارس و رجانیوز مضروب شد . ماموران امنیتی خبرنگار سایت رجانیوز را در حالی که چاقویی به دستش بود در جریان حمله به کروبی بازداشت کردند .

پس از حمله دهها نفر از اوباش وابسته به رسانه های حامی کودتاگران صدها نفر از حاضرین در نمایشگاه با سر دادن شعارهایی همچون کروبی زنده باد موسوی پاینده باد ، مرگ بر دیکتاتور ، یاحسین میرحسین و دولت کودتا استعفا استعفا اقدام کردند و با تجمع مقابل غرفه خبرگزاری فارس حمایتشان از مهدی کروبی را به نمایش گذاشتند .

محافظان مهدی کروبی برای مقابله با حمله اوباش وابسته به رجانیوز و خبرگزاری فارس مجبور به شلیک هوایی شدند .

بازداشت یک فعال رسانه ای چاقو بدست در جریان حمله به کروبی / عصر ایران

۱۳۸۸/۷/۲۷

با کشیده شدن انتخابات افغانستان به دور دوم ، احمدی نژاد ضایع شد !


کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی افغانستان در گزارش امروز خود اعلام کرد که آرای 210 مرکز رای دهی به دلیل تردید در مورد سلامت آنها باطل شده است . به این ترتیب پس از دو ماه کش و قوس میان حامد کرزای و عبدالله عبدالله انتخابات این کشور به دور دوم کشیده شد .

عبدالله عبدالله رقیب اصلی حامد کرزای و بسیاری از ناظران انتخابات معتقد بودند که در انتخابات افغانستان تقلبهای گسترده ای به نفع حامد کرزای انجام شده است .

اما انتخابات در افغانستان در حالی به دور دوم کشیده شد که محمود احمدی نژاد ، رییس دولت کودتا چند روز پس از انتخابات در این کشور و در حالی که هنوز نتیجه قطعی انتخابات مشخص نشده بود در تماسی تلفنی با حامد کرزای انتخاب مجدد او را تبریک گفته بود . پیام تبریک عجولانه و نامتعارف احمدی نژاد حیرت بسیاری از کارشناسان سیاسی بویژه مقامات افغانستان را بدنبال داشت . این اقدام احمدی نژاد تعجب و عصبانیت حامیان عبدالله عبدالله و روزنامه نگاران این کشور را نیز به دنبال داشت .

حامد کرزای نیز پس از دریافت پیام تبریک از سوی احمدی نژاد در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از او نظرش را درباره پیام عجولانه احمدی نژاد پرسیده بود اینگونه پاسخ داد : " هروقت نتیجه قطعی انتخابات مشخص شد و اگر من پیروز نهایی انتخابات بودم پاسخ پیام احمدی نژاد را خواهم داد ! "

احمدی نژاد در حالی به حامد کرزای پیام تبریک پیش از مشخص شدن نتیجه انتخابات فرستاد که تاکنون بسیاری از رهبران کشورهای دنیا حاضر نشده اند با گذشت ماهها از انتخابات ایران به احمدی نژاد تبریک بگویند .

بسیاری از کارشناسان مسائل افغانستان پیش بینی میکنند عبدالله عبدالله برنده دور دوم انتخابات در افغانستان باشد .

تجمع سبزها در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات

فردا ( سه شنبه ) شانزدهمین نمایشگاه مطبوعات در مصلی تهران در حالی آغاز بکار میکند که از فردای کودتای انتخابات دهها روزنامه نگار بازداشت و چندین روزنامه نیز توقیف شده اند .
سبزها در تهران تصمیم دارند ساعت سه همزمان با آغاز بکار نمایشگاه مطبوعات در حمایت از روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان بازداشت شده و همچنین اعتراض به توقیف مطبوعات تجمعی را برگزار کنند . تجمع در مقابل رسانه های حامی کودتاچیان همچون روزنامه های کیهان ، جوان ، وطن امروز ، خبرگزاری فارس و ایرنا و اعتراض به لجن پراکنی آنان از دیگر برنامه های جنبش سبز در تهران است .
قرار است این تجمع فقط به اولین روز نمایشگاه محدود نشود و سبزها هر روز با حضور در مقابل رسانه های کودتاچیان و توزیع اعلامیه و تراکت اعتراض خود را نشان دهند .

مادر شهید ندا آقا سلطان : ندا شهید راه مردم است نه حکومت


چند روز پیش مسعود زریبافان ، رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به موضوع شهادت ندا آقا سلطان اینگونه گفت : " درصورتیکه خانواده ندا آقا سلطان بپذیرند که دخترشان بر اثر دسیسه های دشمن کشته شده است میتوانند تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار گیرند "

اما مادر داغدار شهید ندا آقا سلطان به این اظهار نظر زریبافان واکنش نشان داده و میگوید : " دختر من کشته نشد که من از قبل آن به نان و نوایی برسم و حقوق ماهیانه بگیرم ، برایم اهمیتی ندارد که بنیاد شهید نام ندا را به عنوان شهید ثبت کند چراکه اگر علاقه ای به این کار داشتند عنوان شهید را از روی سنگ مزارش پاک نمیکردند . پول ماهیانه بنیاد ارزش یک تار موی ندا را ندارد ، ندا شهید راه مردم است نه شهید حکومت . ندا نزد مردم و خدا دارای مقام است و نیازی به شهید خواندن او از جانب بنیاد شهید نداریم و تنها خواسته ما معرفی قاتل اوست "

او همچنین در واکنش به این اظهار نظر برخی مقامات دولت کودتا از جمله محمود احمدی نژاد و مسعود زریبافان که شهادت ندا آقا سلطان را دسیسه دشمنان میدانند گفت : " دختر من هم مانند سهراب اعرابی و و بسیاری شهدای دیگر به شهادت رسید و دسیسه دشمن در کار نبود "

ندا آقا سلطان در حوادث روز سی خرداد در خیابان کارگر شمالی با شلیک گلوله یک مامور لباس شخصی به شهادت رسید . از فردای انتشار فیلم شهادت ندا برخی مسئولان و ائمه جمعه با دستپاچگی و در اظهارنظرهایی متفاوت و متناقض شهادت ندا را به توطئه بیگانگان نسبت دادند . جنتی امام جمعه موقت تهران خبرنگار بی.بی.سی در تهران را مسئول شهادت ندا دانست ، چند روز بعد نیز اعلام شد که منافقین ندا را به شهادت رساندند و بعدها نیز اعلام شد که سرویسهای جاسوسی موساد و آمریکا در شهادت ندا دست داشتند .

از سوی دیگر شاهدان عینی حاضر در محل گفتند که قاتل ندا توسط مردم شناسایی و دستگیر شد که پس از درآوردن لباسهایش او را در خیابان رها کردند . همچنین کارت شناسایی قاتل ندا نیز که توسط مردم از او گرفته شده بود در اینترنت منتشر شد .
برخی دستگاههای امنیتی تاکنون تلاش زیادی کرده اند تا به خانواده ندا آقا سلطان بقبولانند که فرزندشان در اثر توطئه بیگانگان کشته شده است .


۱۳۸۸/۷/۲۱

بازداشت مشاور شیطان پرست یکی از مدیران کل آذربایجان غربی

مشاور شیطان پرست یکی از مدیران کل آذربایجان غربی بازداشت شد . چند روز پیش نیروی انتظامی چند عضو یک فرقه موسوم به شیطان پرستان را در ارومیه بازداشت کرد . فردی به نام عبدالله یکی از سرکردگان این فرقه موهوم به همراه ر.خ مشاورعالی یکی از مدیران کل سازمانهای مهم دولتی استان در میان بازداشت شدگان است .

در بازرسی از محل سکونت این افراد دهها فیلم و عکس توهین آمیز به مقدسات کشف و ضبط شد . همچنین این افراد با پوشیدن لباسها و انجام گریم و آرایشهای خاصی به ترویج افکار شیطان پرستی در سطح شهر ارومیه اقدام میکردند .

بازداشت مشاور عالی یکی از مدیران کل استان در حالی انجام گرفته است که این مدیرکل پرحاشیه در چند روز گذشته تلاش زیادی برای پنهان کاری درباره این خبر و همچنین کمرنگ جلوه دادن ارتباط خود با مشاور شیطان پرستش انجام داده است .

دستگاه دولتی که این شیطان پرست به عنوان مشاور عالی رییس دستگاه مشغول بکار بود بیش از هر نهاد دولتی دیگر بیشترین ارتباط را با مردم و افکار عمومی استان داشت و معلوم نیست که مشاوره های وی تا چه اندازه در سیاستهای این سازمان دولتی عریض و طویل تاثیر داشته است ؟

چندی پیش نیز یکی دیگر از مشاوران این مدیرکل به سوژه خبری رسانه های استان آذربایجان غربی تبدیل شده بود ، گرچه از سالهای گذشته نیز حرف و حدیث و حواشی فراوانی درباره شخص مدیرکل مزبور نیز در مطبوعات ، سایتهای محلی و فعالین سیاسی استان مطرح است .

این مدیرکل چندی است که خود را به عنوان یکی از کاندیداهای تصدی پست استانداری آذربایجان غربی معرفی میکند ، همچنین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری او تلاش زیادی کرد تا به عنوان معاون سیاسی و امنیتی استانداری آذربایجان غربی منصوب شود تا شاید از این رهگذر و پس از رفتن استاندار آذربایجان غربی مدتی را به عنوان سرپرست استانداری تعیین شود . این مدیرکل همچنین خود را از نزدیکان محمود احمدی نژاد معرفی میکند .

بازداشت مشاور شیطان پرست یک مدیرکل / عصر ایران

۱۳۸۸/۷/۲۰

نگرانی از افزایش شعارنویسی روی اسکناس

" بانک مرکزی با صدور اطلاعيه اي اعلام کند که عموم شهروندان از پذيرفتن اسکناسهايي که بر روي آنها شعارها و پيام هاي خاص ضد انقلاب درج شده خودداري نمايند و اين اسکناسها باید ابطال شده و از چرخه پولي کشور حذف شوند "
این را سردار مرتضی طلایی ، عضو شورای شهر تهران میگوید . این روزها در تهران کمتر اسکناسی را میتوان یافت که روی آن شعار و یا جمله ای اعتراضی نوشته نشده باشد . پس از کودتای انتخابات بسیاری از مردم معترض تهران و دیگر شهرهای کشور با دست زدن به انواع روشها درصدد بیان اعتراض خود بر آمدند .
دیوارنویسی و نوشتن شعار روی اسکناس چشمگیرترین این روشها است بطوریکه در بسیاری از خیابانها ، کیوسکهای تلفن ، ایستگاههای اتوبوس و مترو و دهها نقطه دیگر کمتر دیواری میتوان یافت که روی آن شعاری نوشته نشده باشد . خیلیها نیز با درست کردن مهر و یا با خط خودشان روی اسکناسها شعارهای مختلفی مینویسند که همین موضوع نگرانی کودتاچیان را به دنبال داشته است .

۱۳۸۸/۷/۱۹

بهنود شجاعی اعدام شد

بهنود شجاعی صبح امروز در چهارمین باری که به پای چوبه دار رفت اعدام شد . او جوانی بود که در هفده سالگی و در یک نزاع برای دفاع از خود نوجوان دیگری را به قتل رسانده بود ، او سه بار پای چوبه دار رفت اما هربار با حکم رییس وقت قوه قضاییه و یکبار نیز با حکم لاریجانی رییس جدید قوه قضاییه حکم اعدامش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول به تعویق افتاد اما در نهایت بامداد امروز در زندان اوین طناب دار به گردنش انداخته شد و پدر و مادر مقتول چهارپایه را از زیرپای بهنود کشیدند .

قرار بود ساعت دو بامداد در مقابل زندان اوین تجمعی برگزار شود تا شاید خانواده مقتول از اعدام این نوجوان منصرف شوند . با یکی از دوستان به آنجا رفتیم ، صدها نفر جمع شده بودند و دعا میخواندند . خانواده مقتول که رسیدند همه به دور آنها حلقه زده و با خواهش و تمنا خواستار رضایت شدند ، مادر مقتول گفت که گذشت میکند اما باید طناب دار را به گردن بهنود بیندازد .

خیلی ها آمده بودند ، مادر شهید ندا آقا سلطان و مادر شهید سهراب اعرابی که خود داغدار شهادت فرزندانشان در حوادث پس از انتخابات هستند هم در میان جمعیت بودند . آنها با مادر مقتول صحبت کرده و از او خواستند که با خدا معامله کرده و از خون بهنود بگذرند .

خانواده مقتول و وکیل بهنود به داخل زندان رفتند . بیرون از زندان همه دست به دعا برداشتند تا شاید بهنود شجاعی بار دیگر طلوع خورشید را ببیند . بهنود شجاعی که چهارسال است با کابوس اعدام در زندان زندگی میکرد و سه بار نیز به پای چوبه دار رفته بود به دست و پای خانواده مقتول افتاد و التماس میکرد که او را نکشند . مادر مقتول اما میگفت باید طناب دار را در گردن بهنود ببیند .

صدای اذان بلند شد ، بهنود را برای خواندن آخرین نماز صبح به اتاقی بردند . همه نگران بودند و امیدوار به اینکه مادر مقتول رضایت دهد . بهنود را به اتاق اعدام بردند ، تشریفات قانونی انجام شد ، روی چهارپایه ایستاد و طناب دار پلاستیکی آبی رنگ به گردنش انداخته شد . همه چشمها به سمت خانواده مقتول بود ، آرام آرام به سمت چهارپایه حرکت کردند و آنرا از زیر پای بهنود کشیدند ...

او در حالی اعدام شد که در سن کمتر از 18 سالگی مرتکب قتل شده بود و بر اساس قوانین بین المللی نباید حکم اعدام برایش صادر میشد .

۱۳۸۸/۷/۱۸

برای 13 آبان تجربیات روز قدس را فراموش نکنیم


کمتر از یکماه دیگر 13 آبان روزی که جمهوری اسلامی آنرا " روز ملی مبارزه با استکبار " نام نهاده است فرا میرسد . طبق روال سی سال گذشته در این روز که متعلق به دانش آموزان و دانشجویان است در مقابل ساختمان سابق سفارت آمریکا در تهران تظاهراتی برگزار میشود ، از فردای کودتای انتخاباتی 22 خرداد برگزاری مراسمهایی از این دست به کابوسی برای حاکمیت تبدیل شده است که اولین آنرا در روز قدس شاهد بودیم .
حضور میلیونی جنبش سبز در راهپیمایی روز قدس و ناتوانی حاکمیت در برخورد جدی با معترضان در این روز دو موضوع را بخوبی به نمایش گذاشت . اول آنکه سبزها پس از مواجه شدن با آنهمه خشونت ، کشتار ، تجاوز ، سرکوب ، بگیر و ببند و مهمتر از همه مرور زمان نشان دادند که در بیان خواستهایشان همچون روزهای اول مصمم و استوار هستند و نه تنها سرکوب و جنایت که حتی گذشت زمان نیز در اراده آنان خلیلی ایجاد نکرده است .
اما موضوع دوم ناتوانی در برخورد با سبزهای معترض در مناسبتهای ملی است . گرچه خوش خیالی خواهد بود اگر تصور کنیم حاکمیت قدرت لازم را برای برخورد و سرکوب ندارد ، توان و اراده سرکوب وجود دارد اما شرایط ویژه چنین مناسبتهایی که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد باعث میشود تا نظام با احتیاط بیشتری با معترضان در چنین روزهایی مقابله کند و از همین رو سیاست تهدید حداکثری را تا ساعاتی قبل از برگزاری مراسم راهپیمایی در پیش میگیرد .

راهپیمایی روز قدس نشان داد که سیاست تهدید نه تنها جوابگو نیست بلکه به تحریک بیشتر معترضان نیز می انجامد ، عملی نشدن تهدیدات هم این موضوع را آشکار ساخت که نظام خود به خوبی بر هزینه بسیار زیاد برخورد با مردم در مناسبتهای ملی واقف است و به همین خاطر است که پس از برگزاری راهپیمایی روز قدس سیاست انکار در پیش گرفته شد و تمام رسانه های حامی کودتاچیان حداکثر تلاششان را بکار بستند تا حضور جنبش سبز در این راهپیمایی را کم اهمیت ، کم تعداد و غیرقابل توجه جلوه دهند .

از دیگر ویژگیهای بسیار مهم راهپیمایی روز قدس و حضور سبزها در آن آگاهی آندسته از افرادی بود که عمدتا از جنوب شهر و شهرستانهای اطراف به راهپیمایی آورده شده بودند ، آگاهی از زنده بودن جنبش سبز و شنیدن شعارهای آنان .
یکی از نقاط ضعف جنبش ، اطلاع رسانی به مردم جنوب شهر از فعالیتهای جنبش بود . اینترنت اصلی ترین وسیله ارتباطی و اطلاع رسانی معترضان است اما بنا به دلایل مختلفی ساکنان جنوب و حاشیه شهر کمتر از اینترنت برای آگاهی یافتن استفاده میکنند و به همین خاطر حضور سبزها در راهپیمایی روز قدس از حیث اطلاع رسانی مستقیم و بدون واسطه به مردمی که کمتر به این وسیله ارتباطی دسترسی دارند بسیار مهم بود . خیلی از ساکنان جنوب شهر که رسانه میلی مهمترین وسیله دریافت خبر برای آنان بود در روز قدس با چشم خود دیدند که این جنبش بر خلاف آنچه که از رسانه های حامی کودتاچیان منتشر میشود زنده است و پرشورتر از گذشته مطالبات خود را بی هیچ واهمه ای از حاکمیت مطرح میکنند ، در راهپیمایی روز قدس میشد به راحتی چهره متعجب راهپیمایان خارج از جنبش سبز را دید . دهها هزار نفر که بطور مستقیم راهپیمایی میلیونی سبزها در روز قدس را دیدند خود به سفرای اطلاع رسانی بی واسطه تبدیل شدند !

حال 13 آبان پیش رو است و جنبشی که تجربه گرانبهای راهپیمایی روز قدس را به همراه دارد و مهمتر از آن همراهی جنبش دانشجویی در این روز با جنبش سبز است . فرمانده نیروی انتظامی گفته است که جنبش سبز را حتی تا مرز آشوب تحمل خواهند کرد ! این اظهارات سردار احمدی مقدم اعترافی آشکار است به ناتوانی در سرکوب معترضان در روز 13 آبان . سبزها هم که نشان داده اند هیچگاه به دنبال آشوب نبوده و بصورت کاملا متمدنانه به طرح خواسته هایشان اقدام کردند و البته در 13 آبان نیز همچون روز قدس با راهپیمایی میلیونی خود چنین کرده اند .
برنامه ریزی و اطلاع رسانی مناسب میتواند حضور میلیونی دیگری را برای جنبش سبز رقم بزند . در برنامه ریزی نباید دچار احساسات شد ، طرح بدون مطالعه پیشنهاداتی که بیشتر جنبه احساسی دارد میتواند به جنبش لطمه وارد کرده و بهانه سرکوب را نیز به سرکوبگران بدهد .
مکان تجمع کاملا مشخص است ، خیابان طالقانی مقابل سفارت سابق آمریکا . در راهپیمایی روز قدس تمام تلاش حاکمیت بر این بود که گروهایی مختلف راهپیمایان سبز که از مسیرهای مختلف به سمت دانشگاه تهران در حرکت بودند به یکدیگر متصل نشوند و البته تا حدودی نیز موفق شدند . بخشی از سبزها که که از میدان هفت تیر به سمت دانشگاه در حرکت بودند نتوانستند خود را به دیگر دوستانشان که از میدان آزادی به سمت دانشگاه در حرکت بودند رسانده و گروهی بسیار عظیم را تشکیل دهند .
از این تجربه باید برای 13 آبان استفاده کرده و طوری برنامه ریزی کرد که راهپیمایان سبز در مکانی مشخص به یکدیگر برسند .
فقط کافیست نقشه تهران را مقابلمان بگذاریم و کمی هم فکر کنیم . مطمئن باشید دهها پیشنهاد به ذهنمان خواهد رسید .

۱۳۸۸/۷/۱۵

۱۳۸۸/۷/۱۴

بازهم اسباب کشی به آدرسی جدید

این پنجمین وبلاگم است که پس از کودتای انتخابات فیلتر میشود . این هم آدرس جدیدم www.pourheydar3.blogspot.com

در کمتر از یکماه پنج وبلاگم فیلتر شد

" آزادی در ایران نزدیک به مطلق است " این جمله ای بود که محمود احمدی نژاد در یکی از روزهای پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد گفت . بیایید با نگاهی گذرا به حوادث پس از انتخابات مفهوم واقعی این جمله را بهتر درک کنیم .
چندین روزنامه پس از انتخابات توقیف شد ، با نقض آشکار قانون مطبوعات انواع سانسور از سوی حاکمیت در مطبوعات و سایتهای خبری دنبال میشود ، دهها روزنامه نگار ، وبلاگ نویس و خبرنگار پس از به اصطلاح انتخابات دستگیر و روانه زندان شدند ،دهها هزار سایت و وبلاگ در چهار ماه گذشته فیلتر شدند ، در برخی روزهای پس از کودتا دسترسی به اینترنت تقریبا غیر ممکن بود ، صدها فعال سیاسی به بهانه های واهی به اسارت در آمدند ، بیش از چهار هزار نفر از معترضان به نتیجه انتخابات بازداشت و برخی از آنان تحت شکنجه و تجاوز قرار گرفتند ، معترضان به نتیجه انتخابات به خاک و خون کشیده شدند ، احزاب تهدید به لغو پروانه فعالیت شدند ، ارسال پارازیتهای مرگبار روی امواج ماهواره شدت گرفت ، تاکنون به هیچکدام از گروهها و احزاب مجوزی برای راهپیمایی صادر نشده است .
همه اینها به همراه مواردی دیگر تنها گوشه ای از مفهوم " آزادی نزدیک به مطلق " در ایران است .
پس از پنج سال وبلاگ نویسی این ششمین وبلاگی است که پس از انتخابات در آن مینویسم . در سه ماه گذشته پنج وبلاگم فیلتر شد تا با تمام وجود معنی آزادی نزدیک به مطلق را لمس کنم ! جالب آنکه یکی از وبلاگهایی که تازه راه اندازی کرده بودم پیش از آنکه مطلبی در آن بنویسم فیلتر شد . صبح وبلاگ میزدم در کمتر از 24 ساعت فیلتر میشد .
اگر این هم فیلتر شود در pourheydar4.blogspot.com خواهم نوشت . آن هم فیلتر شود در 5 ، 6 ، 7 و خلاصه تا 20 وبلاگ جدید ثبت کرده ام که در آنها خواهم نوشت .